چرا خرید می کنید؟
1- دختر یک خانواده: خب طبیعتا می خواهم در سال نو مردم مرا هم متحول و نو ببینند. البته من خرید عید رو خیلی دوست ندارم چون مجبورم به خاطر نو بودن حتی چیزهایی را هم که نیاز ندارم، بخرم. بیشتر پدر و مادرم اصرار به خرید شب عید دارند
اگر نخرید چه می شود؟ پدرم و بیشتر مادرم خیلی ناراحت می شوند. می گویند در نگاه مردم این بود که ما برای بچه هایمان خرید نکرده ایم.
2- مرد: بیشتر خرید شب عید را به خاطر مصلحتی بودنش انجام می دهم . حراجی های پایان سال موقعیت خوبی است. در غیر اینصورت همان لباس را در زمان دیگر باید گرانتر بخرم.
اگر لباس نو نپوشید چه می شود: خب از دید دیگران انگار که هیچ پیشرفتی نکرده ای، یک سال کار کرده ای باز هم همان لباسهای کهنه را پوشیده ای و نتوانسته ای برای خودت لباس نو بخری. البته شرایط الان کمی تغییر کرده است. به نظرم مردم آنقدر گرفتارند و سرشان پایین است که به تو نگاه نمی کنند که نو پوشیده ای یا کهنه! البته اگر بفهمند کهنه هم هست چون خودشان هم شرایط مثل تو را دارند دیگر به چشمشان نمی آید. الان شرایط همه یکی شده است.
3- زن: برای شب عید معمولا چیزهایی که ندارم و لازم دارم را می خرم چون می خواهم به مهمانی بروم و بدون آنها نمی شود. خب مانتو لازم دارم با خودم می گویم چه بهتر الان که می خواهم به مهمانی بروم، خرید کنم تا مرتب هم باشم.
و اگر نخرید چه می شود؟ خبر برای رفتن به مهمانی باید مرتب بود، بحث آبروست.4- زن: اگر بخواهم برای عید به مهمانی بروم، مجبورم خرید عید کنم. اگر لباسهایم کهنه شده باشند و نو نباشند با خودم می گویم بگذار شب عید یکباره خرید می کنیم و خب از قدیم رسم بوده و جا افتاده است، برفرض اگر از قدیم رسم بر این بود که شب اول زمستان خرید کنند، الان هم ما به جای شب عید، شب زمستان خرید می کردیم. البته در کل به نظرم خیلی بی معنی هست که در این شلوغی به خرید می رویم...
اگر لباس نونپوشید چه می شود؟ یکسال است که لباسهایم را پوشیده ام و خراب شده است.. می خواهیم به خانه دو نفر برویم که سالی یکبار ما را می بینند،خب طبیعی است که لباس نو بپوشیم...5- زن: چون همه چیز نو شده و همه به مهمانی می روند، باید ما هم نو شویم و به مهمانی برویم و این قانونی هست که از بچگی برایمان گذاشته اند، البته اگر لباس نو و مرتب داشته باشیم همان را می پوشیم و تنها چیزهایی را می خریم که نیاز داریم. اما مثلا در مورد کفش خب دو بار در سال خرید می کنیم: برای مهر ماه و شب عید
و نتیجه: از فحوای کلام راویان سخنان فوق اینچنین بر می آید که خرید عید برای برخی از افرادی که به صورت یک رسم معمول به خرید شب عید وفادارند، نشانه تحول، نو شدن و شروع دوباره است، گویا شمارنده جریان زندگی متوقف شده، صفر می شود و می خواهند از نو شروع کنند، پس همه چیز را از اول نو می کنند. همانند تصمیم های که در ابتدای سال نو می گیرند؛ دیگر دروغ نمی گویم، صبح زود از خواب بیدار می شوم، دشنام نمی دهم، برنامه ریزی می کنم و.... وبرای برخی از افراد هم فاقد معنی و تنها به صورت یک قاعده و قانون برای خرید های سالیانه آن ها در دو نوبت مهر و بهار، به دلیل شروع دو موقعیت آب و هوایی است؛ ابتدای سرما و ابتدای گرما، و دو سبک کاملامتفاوت پوشش اقتضای آن است و در نتیجه خود را برای آن گذران آن تجهیز می کنند. برای برخی از افراد لباس نشانه تشخص است و افراد برای حضور در میهمانی ها بدون حمایت آن نمی توانند حضور پیدا کنند. لباس نو یعنی: اعتماد به نفس، یعنی من محترم هستم، به من احترام بگذارید، یعنی: من مهم هستم، از ظاهرم پیدا نیست؟ و بدیهی است که برای این جشن باستانی که همه دید و بازدید ها تازه می شود خرید شب عید حکم یک موقعیت استراتژیک دارد که با وجود عدم تعلق خاطر خاص به آن از اجرای آن گریزی نیست.برای گروهی دیگر منشاء فخر فروشی و تثبیت جایگاه اجتماعی و موقعیت برتر اقتصادی است و از این فرصت برای تقویت جایگاه خود و حفظ تمایز خود با دیگران و بالاخص کسانی که تنها یک بار در سال موفق به دیدارشان می شوند، استفاده می کنند و هنگام خرید شب عید این معانی در خیالشان تکرار می شود: عجله کن جانمانی، شاید دیگر فرصتی برای آنکه تو را ببیند، پیدا نشود. حواست را خوب جمع کن تا بهترین انتخاب را داشته باشی... و آنچه که مسلم است این معانی به کل جامعه تعمیم نخواهد داشت و صرفا در پس ذهن افرادی که ما با آنها روبرو شده ایم وجود دارد...